کشور ایران از معادن گوناگونی بهره‌مند است، اما تنها از 10 تا 15 درصد از ظرفیت ذخایر کشف‌ شده کنونی خود بهره‌برداری می‌کند و 90 درصد باقی‌مانده بدون استفاده رها شده‌اند. این در شرایطی است که سرمایه‌های زیادی برای انجام فعالیت معدنی در کشور وجود دارد و سرمایه‌گذاران حاضر به حضور در این حوزه هستند. ازجمله پتانسیل‌های بسیار خوب ایران در زمینه مواد معدنی، سنگ‌‌آهن است که تخمین زده می‌شود بالغ بر پنج میلیارد تن ذخیره احتمالی و حدود دو میلیارد و 700 میلیون تن ذخیره قطعی سنگ‌‌آهن در کشور وجود داشته باشد.

در سال‌های اخیر با توجه به کمبود احتمالی ذخایر معدنی سنگ‌‌آهن پس از رسیدن به افق 1404 و تولید 55 میلیون تن فولاد، مسئولان زنگ خطر کمبود ذخایر کنونی و نیز حلقه‌های پس از آن را جدی گرفتند و اکتشافات معدنی سرعت بیشتری یافت. معادن بزرگ کشور، یکی پس از دیگری مانند سنگ‌‌آهن بافق، گل‌گهر سیرجان و سنگان به بهره‌برداری رسیدند و استخراج از ذخایر جدید آن‌ها آغاز شد اما این روند نیاز به تداوم دارد و سرعت بهره‌برداری از معادن یاد شده باید متناسب با میزان ذخایر آن‌ها باشد. به طور مثال، تخمین زده می‌شود بیش از 30 درصد از ذخایر سنگ‌‌آهن کشور در معدن سنگان و در حدود یک میلیارد و 200 هزار تن وجود داشته باشد. قطعا در کشورهای دارای چنین ذخیره عظیمی، به سرعت سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بزرگ معدنی حضور می‌یابند و استخراج و بهره‌برداری را با حداکثر توان آغاز می‌کنند.

در کشور ما با اینکه سرمایه‌گذاران و دولت راغب به سرمایه‌گذاری در معادن هستند اما سرعت استخراج و بهره‌برداری از معادن نسبتا کند است و همپای ذخایر پیش نمی‌رود. نکته قابل توجه دیگر، کندی اکتشافات حتی در معادن کشف شده است؛ به این صورت که هنوز بخش عمده‌ای از ذخایر سنگ‌‌آهن در معادن در حال فعالیت کنونی اکتشاف نشده‌اند. ازجمله این معادن می‌توان به آنومالی D19 در استان یزد، گل‌گهر در سیرجان و سنگان در استان خراسان رضوی اشاره کرد که هر از چند گاهی خبر کشف ذخیره چند میلیون تنی جدید از آن‌ها به گوش می‌رسد. این یعنی فضا برای فعالیت بیشتر در معادن در حال کار کنونی فراهم است و تنها مورد، باید تشویق سرمایه‌گذاران به حضور در معادن باشد.

صنعت فولاد کشور با آهنگی سریع در حال پیشرفت است و طی پنج سال گذشته با رشدی بیش از دو برابر میانگین رشد کل دنیا، حتی در سال‌هایی که رشد تولید فولاد در دنیا منفی بود، پیش می‌رود. این یعنی صنعت فولاد در صورت دارا بودن فضای کافی برای سرمایه‌گذاری می‌تواند در بین 10 قدرت برتر دنیا قرار گیرد اما در این صنعت نباید فقط حلقه‌های انتهایی را در نظر گرفت زیرا تامین مواد اولیه در این صنعت و هر صنعت دیگر، نقشی حیاتی دارد. سنگ‌‌آهن، کنسانتره و گندله طبق تقسیم‌بندی وزارت صنعت، معدن و تجارت در زمره فعالیت‌های معدنی قرار می‌گیرد که ضمن سرمایه‌بر بودن، سود فراوانی برای سرمایه‌گذار دارد اما صرف سودده بودن نمی‌تواند دلیلی برای حضور سرمایه‌گذاران باشد و این حوزه نیازمند تعریف مشوق‌هایی برای سرمایه‌گذاری و بهبود فرآیندهای بازار است.

بسیاری از معادن سنگ‌‌آهن کشور در مناطق نسبتا محروم و تقریبا دورافتاده واقع شدند که معادن سنگان، بافق و چادرملو ازجمله آن‌ها هستند. به طوری که معدن سنگان در 30 کیلومتری مرز ایران و افغانستان و استان خراسان رضوی قرار دارد. از این رو، مشکل نخست این معادن کمبود زیرساخت‌های اساسی مانند آب، برق، انرژی و جاده است. دولت می‌تواند با احداث زیرساخت‌های اساسی یا تشویق سرمایه‌گذاران به احداث زیرساخت‌هایی مانند جاده دسترسی، راه آهن، فرودگاه و بندر، راه را برای ورود سرمایه‌گذاران دیگر به معادن باز کند. همچنان‌که در سال گذشته چندین قرارداد مهم در زمینه احداث زیرساخت‌ها برای معادن بزرگ کشور منعقد و وارد فاز اجرایی شد.

چالش دیگر صنعت فولاد کشور، دخالت‌های گاه و بی‌گاه دولت در این صنعت است. از یک سو قیمت‌گذاری دستوری در کل زنجیره این صنعت باعث نارضایتی اهالی آن شده و از سوی دیگر، فشار وارده بر تولیدکنندگان مواد اولیه و محصولات نهایی در زمینه بازار آن مانند عوارض صادرات، سهمیه‌بندی و الزام عرضه در بورس کالا، به خروج تدریجی سرمایه‌گذاران از این حوزه به ویژه معدن‌کاری منجر شده است.

در شرایطی که فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌ها به اوج خود رسیده نباید با برقراری دخالت‌ها و تنبیه‌های نامعقول، سرمایه‌گذاران را فراری داد؛ بلکه دولت باید نقش ناظر بر صنعت و فرآیندهای آن را داشته باشد تا تعادل در این زنجیره از طریق خود تولیدکنندگان برقرار شده و صنعت پیشرفت کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


− پنج = 1