به گزارش سایت تحلیلی-خبری معدن24، اهمیت راهبردی کارخانه شمش آنتیموان توسط گل‌گهر پرداخت و با همین تیتر و اشاره به سهم ۴درصدی تولید شمش فولاد در گل‌گهر و تلاش برای افزایش این سهم از تولید شمش در کشور، گزارش خود را با مشروح ذیل منتشر کرد.

بررسی افزایش سوددهی شرکت های بزرگ معدنی باعث شده در کنار حوزه اصلی فعالیت خود به سراغ رایزنی برای حضور در بخش های دیگر بروند. این بار شرکت معدنی و صنعتی گل گهر پس از توسعه زنجیره ارزش فولاد در مجموعه خود به سراغ سرمایه گذاری در حوزه آنتیموان می رود.

ورود به حوزه تولید عناصر نادر خاکی از جمله آنتیموان جزو اولویت های اصلی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) بوده است. اهمیت استراتژیک این عناصر باعث شد اکتشاف و بهره برداری از این ذخایر در دستور کار ایمیدرو قرار بگیرد.

ایران با توجه به اهمیت عناصر استراتژیک در صنایع هایتک  به سمت بهره برداری از این ذخایر رفته و آنتیموان را به مرحله تولید شمش رسانده است.

دراین رابطه در بهار ۱۳۹۵ ایران با بهره برداری از نخستین واحد پایلوت تولید شمش آنتیموان در منطقه «سفیدآبه» استان سیستان و بلوچستان، به جمع ۸ کشور تولیدکننده این شمش در دنیا پیوست.

تولید چنین شمشی باتوجه به قیمت های جهانی آن و همچنین شرایط تحریم نقش مهمی در تامین نیاز داخل و همچنین درآمدهای ارزی ایفا می کند. از سویی دیگر باتوجه به روابط تجاری میان ایران و چین صادرات این محصول به کشور اژدهای زرد می تواند در ارزآوری غیر نفتی نقش مهمی ایفا کند.

اما اینکه چرا قرعه به نام گل گهر افتاده و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی راهبری کارخانه تولید شمش آنتیموان سفیدابه را به این شرکت واگذار کرده سوالی است که جوابش را می توان در نگاهی به عملکرد چندسال اخیر گل گهر پیدا کرد.

شرکت معدنی و صنعتی گل گهر در سال های اخیر با سرمایه گذاری در زنجیره ارزش فولاد توانست شعار از معدن تا فولاد را محقق نماید. امروز گل گهر اولین تولیدکننده کنسانتره سنگ آهن کشور است که نقش مهمی در تامین مواد اولیه واحدهای فولادی ایفا می کند. در کنار این موضوع با سرمایه گذاری های درست و کارشناسی و همچنین بومی سازی تکنولوژی و عدم وابستگی به واردات، سهم ۴ درصدی در تولید شمش فولاد دارد و تلاش می کند این سهم را افزایش دهد.

اما در این میان افزایش سوددهی باعث شده گل گهر سرمایه گذاری های خود در حوزه ماشین آلات و اکتشافات و توسعه زنجیره ارزش را بالا ببرد. از سویی دیگر برنامه های توسعه ای این مجموعه تمایل سهامداران را افزایش داده درنتیجه سرعت اجرای طرح ها بالا می رود. سرمایه گذاری گل گهر در طرح ملی انتقال آب خلیج فارس در کنار طرح های توسعه ای معدنی و فولادی نمونه ای از توان این مجموعه برای تامین نقدینگی است.

درنتیجه واضح است که چنین توانایی باعث شد شانس راهبری کارخانه شمش آنتیموان به گل گهر برسد. این تصمیم را می توان جزو برون سپاری های دولت برای توسعه هرچه بیشتر بخش معدن تلقی کرد.

البته چنین تصمیمی بازی «برد-برد» خواهد بود که شاید دستاورد بیشتری برای گل گهر به همراه داشته باشد. حضور گل گهر در این مجموعه و راهبری آن در مسیر توسعه می تواند مسیری برای ورود به دیگر پروژه های مهم معدنی باشد که سکان هدایتش به این شرکت کرمانی واگذار شود. از سویی دیگر افزایش درآمد در چنین بخش هایی توان سرمایه گذاری گل گهر برای توسعه هرچه بیشتر در منطقه را افزایش می دهد و منطقه گل گهر را به اهداف پیش بینی شده یعنی تبدیل به منطقه ویژه اقتصادی و قطب تولید سنگ آهن و فولاد نزدیک خواهد کرد.

اما آن طور که پیداست مجموعه سازمان های دولتی همچنان شرکت های زیرمجموعه خود را برای اجرای پروژه های استراتژیک و مهم ترجیح می دهند. این موضوع شانس حضور بخش خصوصی در حوزه معدن که در زمینه تعامل خارجی توانمندی بیشتری به همراه دارند را کاهش می دهد. اما شرکت های بزرگ مانند گل گهر می توانند با تعامل و ایجاد کنسرسیوم های معدنی بخش خصوصی را وارد بازی توسعه کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


9 − شش =