صباغ معتقد است، ایمیدرو نیز خیلی علاقه ندارد که قیمت سنگ آهن برمبنای دلار و یومتال در نظر گرفته شود. اگر همه موافق باشند، بهتر است سنگ آهن در بورس کالا کشف قیمت شود. این که گران یا ارزان شود، براساس عرضه و تقاضای واقعی داخل کشور اتفاق خواهد افتاد و همه چیز شفاف میشود.
امیر صباغ مدیر اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری سازمان توسعه و نوسازی صنایع و معادن ایران در گفتوگوی اختصاصی با اقتصادآنلاین در مورد تفاوت فاحش در قرارداهای سرمایهگذاری ایمیدرو با شرکتهای معدنی، گفت: اولا معادن با هم مشابه نیستند، نسبت باطله برداری معادن، عیار و درصد گوگرد، عمر معدن و موارد بسیار دیگر باهم متفاوت است. همچنین زمان مزایدهها نیز متفاوت بوده است.
صباغ ادامه داد: فرمول قیمت را ایمیدرو مشخص نمیکند و فقط از طریق مزایده ارائه میدهد. به طور مثال، معدن شیطور را امروز به مزایده گذارند ممکن است یکی بگوید ۹۰درصد سهم دولت را بدهد اما شاید چهار سال پیش اگر این معدن را به مزایده میگذاشتند، شرکتها بیشتر از ۳۰درصد به دولت سهم نمیدادند. لذا زمان مزایده و استانی که معدن در آن قرار دارد نیز متفاوت است و بر شرایط مزایده تاثیر میگذارد. برخی از معادن به زیرساخت نیاز دارند و سرمایهگذار باید زیرساخت منتقل کند که شامل هزینه میشود.لذا معدن به معدن، پروژه به پروژه، زمان تا زمان و نرخ دلار در زمان بستن قراردادها نیز متفاوت است اما مبنای تمامی قراردادها مزایده بوده است یعنی قیمتها و شرایط را خود بخش خصوصی اعلام کرده است.
وی در خصوص نرخ دلار در زمان قرارداد و نوسان شدید آن پس از قرارداد و رسیدن به بالاترین رقم، بیان کرد: موضوع از این قرار است که آن زمان که ایمیدرو مزایده را برگزار کرد، مانند الان چند دلار آزاد، نیما، ثنا و… نداشتیم. نرخها تقریبا یکسان بود و دلار تک نرخی بود. وب سایتی که وابسته به بانک مرکزی بود، دیتای دلار را منتشر میکرد که درحالحاضر این وب سایت بسته شده است. ایمیدرو دیتاهای آن وب سایت را مبنای مزایده گذاشت.
مدیر سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی ایمیدرو اظهارکرد: به مرور زمان قیمت آن وبسایت با قیمت حواله تغییر کرد و بانک مرکزی، نرخ نیما را جایگزین کرد.از آنجایی که ایمیدرو دولتی است، زمانیکه مزایده میگذارد، نمیتواند وسط قرارداد معیار دلار را تغییر دهد. باید مجوز تغییر نرخ دلار را از دولت بگیریم.اگر این اتفاق بدون مجوز صورت بگیرد، نهادهای بازرسی وارد موضوع میشوند که مگر معدن یا سنگ آهن برای ایمیدرو است که معیار را تغییر دادید، معدن انفال است و برای مردم است.
وی تاکید کرد: زمانیکه مزایدهای بر یک مبنایی انجام میشود، دیگر نمیتوانید مبنا را تغییر دهید. صرفا به دلیل اینکه قیمت تغییر میکند اگر مبنا را تغییر دهیم، خیلی از شرکتها و افراد میگویند اگر آن زمان میگفتید، ما نیز میتوانستیم این قیمت را بگذاریم و شرکت میکردیم و برنده میشدیم. الان که وب سایتی که نرخ دلار از آن استخراج میکردیم بسته شده و دیگر به روز نمیشود، هیات عامل سازمان ایمیدرو بررسی میکند که نرخ نیما را جایگزین کند. د رحال حاضر هم نیما، سه یا چهار نرخ دارد.نرخ خرید و فروش داریم که معمولا ۱۰درصدی با هم اختلاف دارند، نرخ حواله و اسکناس داریم که آن هم هفت الی هشت درصد اختلاف دارند. ایمیدرو تصمیم میگیرد که کدام یک از این چهار نرخی که در وب سایت بانک مرکزی است میتواند الگو برداری شود برمبنای آن چیزی که در روز اول مزایده بود و طبق شرایط آن روز عمل شود. خروجیاش معیار تعیین قیمت مواد است که حدودا طی دو الی سه هفته آینده این موضوع تمام میشود و نرخ بازار آزاد را به نیما تغییر میدهیم.
امیر صباغ در پاسخ به این پرسش که افزایش قیمت دلار میتواند مصداق فورس ماژور برای اصلاح قراردادها باشد، گفت: فورس ماژور چیزی است که خارج از کنترل دولت یا طرف قرارداد باشد. من معتقد نیستم که تغییر نرخ ارز یک کشور مصداق فورس ماژور باشد. معمولا سیستمهای نظارتی تغییر نرخ دلار را به عنوان فورس ماژور قبول نمیکنند و استدلالشان این است که اگر دلار گران شده، طبیعتا سنگ آهن نیز به تبع آن گران تر فروخته است. این که دلار گران شده و سنگ آهن را نتوانسته گران بفروشد، میتواند ناشی از تعلل سرمایهگذار یا عوامل دیگر باشد.به طور مثال اگر کشتیای توسط آمریکا بلوکه شود یا زلزله بیاید و خارج از پیشبینیها باشد، میتواند مبنای فورس ماژور باشد اما نرخ دلار تقریبا قابل پیشبینی است. شما میتوانید حدس بزنید با توجه به این که قیمت نفت افزایش پیدا کرده یا انجام مذاکرات برجام، احتمالا نرخ دلار از این حد بیشتر نشود یا اگر برجام امضا شود ممکن است حتی یک مقدار اصلاح بخورد و ارزان شود. پس یک موضوع قابل پیشبینی است.
وی در پاسخ به این پرسش که مرجع تعیین قیمت سنگ آهن در آن زمان چه بوده است، گفت: مرجع قیمتگذاری سایت یومتال بوده است. وب سایت یومتال، براساس قیمتهای واردات چین، هزینههای حمل را از کشورهای مختلف کم میکند و عموما براساس فوب آن کشورها استخراج میکند. اما به نظر من نباید موضوع را پیچیده کنیم. ما هم خیلی علاقه نداریم که قیمت سنگ آهن ما برمبنای دلار و یومتال در نظر گرفته شود. اگر همه موافق باشند، بهتر است سنگ آهن در بورس کالا کشف قیمت شود. این که گران یا ارزان شود، براساس عرضه و تقاضای واقعی داخل کشور اتفاق خواهد افتاد و همه چیز شفاف میشود. دیگر نه اختلاف نرخ نیما پیش میآید که خرید است یا فروش؟ اسکناس است یا حواله و یا یومتال است. فکر میکنم معیار بورس کالا اگر از لحاظ حجم معاملات تقویت شود و افزایش پیدا کند، میتواند مرجع خیلی خوبی برای قراردادهای آتی سنگآهن باشد اگر هم مجوزی به ایمیدرو برای اصلاح فرمول قیمت سنگ آهن داده شود، فکر نمیکنم سازمان توسعه و نوسازی صنایع و معادن ایران تعارضی با این که قیمتها از طریق بورس کالا کشف شود، داشته باشد. اگر بورس کالا را مرجع قرار دهیم، تمام مشکلات حل خواهد شد.
مدیر اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری ایمیدرو در مورد فروش سنگ آهن ایمیدرو به شرکتهای معدنی بالاتر از جهانی اظهارکرد: فکر نمیکنم چنین چیزی صحیح باشد.لذا باید چک کنم. اگر این مطلب درست باشد چرا شرکتها از بورس کالا خرید نکردند؟ من مطمئن نیستم که این دیتاهایی که میگویید، درست باشد. اگر دیتای مکتوب را بتوانیم بگیریم، من میتوانم چک کنم که آیا درست است یا نیست.
وی تاکید کرد: شرکتهایی که در مزایده با ایمیدرو شرکت کردند و معدن گرفتند، خودشان قیمت دادند. ایمیدرو قیمتها را از خودش در نیاورده است. جلسات برگزار و مذاکراتی صورت گرفت و به این اعداد و ارقام رسیدیم.
به گفته صباغ، تمام شرکتهای سنگ آهن ما امسال حدود بیست هزار میلیارد سود میدهند. صورتهای مالی گل گهر، چادرملو، گهرزمین و میدکو را در کدال ببینید. اگر زیانده باشند، پس این سودها از کجا میآید که به سهامداران میدهند. سود این شرکتها فوقالعاده است. این که میگویند فرمول درست نیست یا باید اصلاح شود، به نظرم بهانه است.
مدیر اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری ایمیدرو در مورد دستورالعمل نحوه جبران آثار ناشی از افزایش ارز در پیمانهای ریالی فاقد تعدیل که سازمان برنامه وبودجه اعلام کرد و اینکه قراردادهای سرمایهگذاری معادن را شامل نشد، اظهار کرد: بخشنامه سازمان برنامه و بودجه این است که به طور مثال A و B یک معامله ریالی بستهاند و A یک یخچال به B فروخته است. دلار که گران میشود، A میخواهد یک اصلاح قیمتی کند. اگر قیمت یخچال را پیشبینی کرده باشند، قیمت را ضرب در۱.۲۵ میکنند و طبق این قیمت بفروشند به شرطی که قیمت پیشبینی نشده باشد. اما اگر پیشبینی شده باشد مشمول آن بخشنامه نمیشود. اینکه این قراردادها مشمول آن بخشنامه شود یا تعدیلی صورت بگیرد، کار سختی است. وقتی مزایدهای برگزار میشود و شرکتها در آن شرکت میکنند، پیمانکار و سرمایهگذار انتخاب میشود و بعد فرمول قیمتگذاری تعیین میشود و دیگر نمیتوان آن را دستکاری کرد. اگر ارزان شود تمام کسانی که آن موقع بازنده شدند، اعتراض میکنند که چرا این طور شد. نهادهای نظارتی به شدت روی این مسئله حساس هستند.
صباغ تاکید کرد: بحث ضرر را من قبول دارم اما مطمئن باشید که شرکتها ضرر نمیکنند. شرکتها واقعا باید زیان عملیاتی داشته باشند و حسابرس بگیرند تا به دولت بگوید این قیمتها اقتصادی نیست و باعث تعطیلی معادن و شرکتها میشود. مگر میتوانیم شرکتی که بیست هزار میلیارد تومان امسال سود میکند را به دولت بگوییم جنست را ارزان بفروش تا این شرکت ضرر نکند؟ قطعا نمیتوانیم. شاید بهتر باشد بگوییم که دولت محترم درحالحاضر که سنگآهن براساس شیوهنامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد که توسط معاونت اقتصادی ریاست جمهوری ابلاغ شد، در بورس کالا عرضه میشود، شما نیز قبول کنید که قیمتهای گذشته هم براساس بورس کالا قیمتگذاری شود. این بسیار ساده تر است تا این که بگوییم فرمول قیمت را تغییر دهیم.
وی در پایان اظهار کرد: به نظر من اگر در بلند مدت میخواهیم اصلاح کنیم، یک دفعه فرمول را تبدیل به فرمول قیمتگذاری بورس کالا کنیم. کشف قیمتها را در بورس کالا انجام دهیم. ایمیدرو نمیتواند همه سنگ آهنها را به بورس ببرد. یکی بخرد و به گل گهر یا ذوب آهن چیزی نرسد. خود همین هم چالش است. ایمیدرو باید پنج درصد تولید را در بورس کشف قیمت کند و بعد ۹۵ درصد مابقی را با قیمت تابلوی بورس کالا، به گل گهر وکلا شرکتهای معدنی بدهد. این طوری هم خوراک گل گهر تامین میشود و هم دیگر ایرادی در قیمت نیست. چون قیمت را خریداران در بورس کالا تعیین کردهاند و همه چیز شفاف میشود.
بدون دیدگاه